زندگی جریان دارد  جریان دارد اما در من و تو بودن ها

به خاطرش :  هروقت می دونستم از همه خسته میشه و برمی گرده پیشم دستامو می ذاشتم رو بخاری  تا نگه دستات سرده

اگرشبی از شبهای زمستان مسافری به خاطر گرمای نگاهت به تو پناه اوردتنهایش نگذار شاید در گرمترین روزهای تابستان به خنکای لبخندش محتاج شوی...

اين روزها زيادي ساكت شده ام نميدانم چرا حرفهايم به جاي گلو از چشم هايم بيرون مي ايند....

سکوت حاضرجوابی بی پاسخ است...

در حیرتم از مرام این مردم پست  این طایفه زنده کش مرده پرست تا هست به ذلت بکشندش ز جفا  تا رفت به عزت ببرندش سرو دست واقعا این بهم ثابت شده.......

هرروز يكي از دوستت دارم هايت راازمن پنهان كن  و بگذار براي روز مبادا كه دوري خسته اي  براي فرداهايي كه دوستشان ندارم  و تنهاشنيدن اين دوكلمه ازدهان تو آرامم ميكند

هيچ مردي زن رانميفهمد وهيچ زني مرد رانميفهمد زيبايي باهم بودنشان همين است

خودت را در آغوش بگیر و بخــــــــواب ! هیچ کس آشفتگی ات را شانـــــه نخواهد زد ! این جمع پر از تنــــهاییست…!!!

دقت کردید وقتی یه مهمون میاد همه چی نو خونه مثل بهشت میشه؟...از دکوراسیون خونه بگیر تا غذا و سایر امکانات..پس ما خودمون ادم نیستیم؟؟

تو زندگی همه ی ما "یـــه نـــفــــر"هست که وجودش بزرگترین شانس زندگیمونه... امـــــــــا امان از روزی که همون یه نفر تنهامون بذاره..........

امیدوارم حافظه قلبت اونقدر پر نشه که واسه اضافه کردن کسی منو پاک کنی

شخصی از عارفی پرسید روی نگین انگشترم چه حک کنم تا هنگام شادی و غم به ان نگاه کنم گفت: بنویس میگذرد...

تو کی هستی که بخواهی زندگی من را قضاوت کنی؟؟؟ من بی عیب نیستم و نمی خواهم باشم. فقط قبل از اینکه شروع کنی با انگشت من را نشان بدهی, مطمئن شو دست های خودت پاک است... "باب مارلی"

يکي پينوکيو رو پيدا کنه با "بعضیا" آشنا کنه  تا ازش بپرسن چه جوری آدم شد... شايد واسه اونا هم يه فرجی شه... !!

هــيچ ميدانســتي زيــباترين عــاشــقانــه اي کــه برايــم گفــتي وقــتي بــود که  اسمــم را بــا “مــيــم” به انــتها رساندي . . .